جامعه/مریم احمدی شیروان: گرم شدن هوا و افزایش استفاده از وسایل سرمایشی بخصوص کولر گازی سبب شده مصرف برق در هفته اخیر افزایش چشمگیری داشته و رکورد مصرف برق در کشور شکسته شود. براساس آمار رسمی شرکت مدیریت شبکه برق ایران، در ۱۶ و۳۸ دقیقه بیستم تیرماه با ثبت مصرف لحظهای ۵۷هزار و ۹۷ مگاوات رکورد تازهای در مصرف برق به ثبت رسید. رکوردی بیسابقه که سبب شد در برخی استانهای کشور در ساعاتی از روز برق قطع شود و مشکلات بسیاری برای مردم، آن هم در هوای گرم تابستان به وجود بیاید.
رضا اردکانیان، وزیر نیرو یکی از دلایل کاهش توان تولیدی برق کشور را کاهش بارشهای جوی اعلام کرد و توضیح داد: «در سال آبی گذشته که سال نسبتاً خشکی بود، توانسته بودیم ۹۳۰۰ مگاوات برق از نیروگاههای آبی بگیریم، اما در سال جاری حداکثر این میزان بیش از ۴۰۰۰ مگاوات نیست. به این معنا که کاهش تولید ۵۰۰۰ مگاواتی را شاهد هستیم».
او با بیان اینکه باید رشد معقول مصرف به نسبت پارسال نیز در مصرف برق امسال در نظر گرفته شود، اظهار کرد: «در زمینه تأمین برق به صورت طبیعی در تابستانها بیمشکل نیستیم، اما در سال جاری مشکلات بیشتر به دلیل کم بارشیها هستند». مسئلهای که به نظر میرسد، قابل پیشبینی بود و باید برای آن چارهای اندیشیده میشد.
برای اصلاح الگوی مصرف فرهنگسازی نکردهایم
شاید چاره امروز این مشکل را بتوان در قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی مصوب اسفند ۱۳۸۹ جستوجو کرد. قانونی که هرچند تصویب شد، اما مردم، دولت و مجلس هر سه در اصلاح الگوی مصرف کم کاری کردند؛ تا جایی که با روند صعودی شدت مصرف انرژی در سالهای اخیر حالا پرچمدار استفاده از انرژی در دنیا هستیم.
نصرالله پژمانفر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی علت اصلی بالابودن مصرف انرژی در کشور را عدم فرهنگ سازی دانسته و میگوید: در این زمینه به خوبی عمل نکردهایم و نتیجه آن را امروز میبینیم. فرهنگ سازی از بحثهای اصلی است و باید از لحاظ اقتصادی و فرهنگی این موضوع شکافته شده و برای آن طرح و برنامهریزی شود. اثربخشترین عامل برای صرفهجویی مصرف انرژی، اصلاح فرهنگ مصرف است. اصلاح فرهنگی که به نظر میرسد به تنهایی راه به جایی نمیبرد و نیاز به عوامل دیگری برای رسیدن به این مطلوب است.
مقصر اصلی قطعی برق، توافقنامه پاریس یا کمآبی؟
در حالی که برخی صاحبنظران علت مشکلات اخیر به وجود آمده در بخش انرژی کشور را لزوم اجرای قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی و کمآبیهای اخیر عنوان میکنند، برخی آن را دستاورد اجرای توافقنامه پاریس میدانند. توافقنامهای که بین ۱۹۵ کشور جهان در سال ۲۰۱۶ در بیست و یکمین کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد در پاریس به تصویب رسید و قرار است از سال ۲۰۲۰ به حل مسائل مرتبط با تعدیل، تأمین بودجه و سازگاری با بحران انتشار گازهای گلخانهای بپردازد. سیدیاسر جبرائیلی، کارشناس مسائل راهبردی؛ با اشاره به مشکلات پیش آمده در حوزه برق در روزهای اخیر و اعمال محدودیتها در این خصوص میگوید: دولت آقای روحانی در موافقتنامه پاریس تعهد داده است که سوزاندن سوختهای فسیلی را ۱۲ درصد کاهش دهد. باید توجه داشت که نیروگاههای حرارتی که ۸۵ درصد برق کشور را تأمین میکنند، از سوخت فسیلی استفاده میکنند. طبیعی است که وقتی دولت در توافقنامه اقلیمی پاریس تعهد داده است که سوزاندن سوختهای فسیلی را ۱۲درصد کاهش دهد، نهتنها باید از افزایش ظرفیت نیروگاهی کشور خودداری کند، بلکه باید طرحهایی را نیز برای کاهش سطح کنونی استفاده از سوختهای فسیلی اجرا کند. ادعایی که پیگیری خبرنگار ما برای دریافت اطلاعات و اسناد بیشتر از آن تا لحظه تنظیم این گزارش بیثمر ماند.
چالش اصلی، مدیریت مصرف است
در این روزگار همه دادِ اصلاح الگوی مصرف دارند. برای آن قانون وضع میشود، بودجه، زیرساخت و... تخصیص داده میشود، اما با تمام تلاشها هنوز در ابتدای راه هستیم. دست یافتن به آن راحت نیست زیرا این راه چالشهای بزرگی پیش رو دارد. مشکلاتی با مؤلفههای بسیار که سبب شد دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی مفصل با عنوان «ارزیابی ابعاد بحران تأمین برق تابستان و راهکارهای مقابله با آن» به بررسی ابعاد مختلف آن بپردازد.
سیدحمیدرضا قریشی، یکی از تدوین کنندگان این گزارش در این خصوص میگوید: مسئله بحران پیک برق در اغلب کشورها وجود دارد چراکه مشکل اصلی، نه به تلفات زیاد و یا بازدهی پایین نیروگاهها مربوط است و نه به یارانهای بودن برق در ایران، بلکه مشکل اصلی اینجاست که ساخت نیروگاه و شبکۀ انتقال برق صرفاً برای ۲۰۰ الی ۳۰۰ ساعت اوج مصرف برق در سال، صرفۀ اقتصادی ندارد. در نتیجه افزایش تعداد نیروگاهها مشکل را در نهایت حل نمیکند. بنابراین عمدۀ بحث در بحران برق تابستان، مدیریت مصرف است و نه افزایش عرضه.
او اضافه میکند: سایر کشورها تلاش کردهاند با اتخاد راهکارهای گوناگون بر این مشکل غلبه کنند. در گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تجربۀ سایر کشورها و راهکارهایی برای شرایط فعلی کشور به صورت بومی ارائه شده است.
مشترکان پُر مصرف خانگی عامل اصلی بحران برق هستند
این پژوهشگر حوزه انرژی ادامه میدهد: در بخش مصرف، بیش از ۵۰% از مصرف برق زمان اوج بار در بخش خانگی است. اصلیترین مشکل در بخش خانگی نیز مشترکین پُرمصرف هستند که تنها ۲۰% از کل جامعه و در اقلیت هستند. بنابراین محور مدیریت بحران برق، تمرکز بر مشترکین پرمصرف خانگی است. در این راستا راهکار اصلی برای تغییر رفتار مصرفکنندگان، افزایش قیمت مشترکین پرمصرف و اعطای پاداش به مشترکین کممصرف است. بسیای از کشورهایی که مورد بررسی قرار گرفتند، افزایش قیمت مشترکین پُرمصرف را در دستور کار خود قرار دادند. به عنوان مثال در کالیفرنیا، کمیسیون خدمات عمومی این ایالت برای کنترل بحران برق در در ژوئن سال ۲۰۰۱، قیمت برق مشترکین خانگی دو شرکت SCE و PG&E را به طور چشمگیری افزایش داد. این افزایش قیمت با تمرکز بر مشترکین پرمصرف صورت گرفت. به طور دقیق، مشترکینی که دارای مصارف حداقلی بودند (دو پله اول) بدون هیچ افزایش قیمت باقی ماندند و قیمت تعرفه برق مشترکین بسیار پرمصرف (واقع در پله پنجم) در حدود ۵۰% افزایش یافت. این سیاست هوشمندانه باعث شد تا توان مصرفی در زمان اوج بار حدود %۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۰ کاهش یابد.
او اضافه میکند: همچنین شرکت SDG$&E ایالت کالیفرنیا سالهاست همین سیاست را اتخاذ کرده است. سایر کشورها از قبیل کوبا، برزیل و آفریقای جنوبی نیز سیاست افزایش قیمت برق برای مشترکین پُرمصرف را پی گرفته و توانستهاند هم فشار مالی اقشار کمدرآمدتر را کاهش دهند و هم مصرف برق را مدیریت کنند.
شیوههای آموزش فعلی در کشور، بسیار قدیمی و ناکارآمد هستند
به گفته او مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، مدل پیشرفتهتری را ارائه داده است. براساس این پیشنهاد با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از کنتورهای خانگی، دیجیتالی و سهزمانه هستند، میتوان با تعیین الگوی مصرف برق در ساعات اوج، مشترکین پُرمصرف را جریمه و از همان محل، مشترکین کممصرف را تشویق کرد. اغلب مشترکین در مناطق عادی در ساعات اوج بار، حدود ۶۰ کیلوواتساعت برق مصرف میکنند. این میزان را میتوان به عنوان الگوی مصرف اوج بار در نظر گرفت. طبق محاسبات، میتوان بهازای مصارف بالاتر از این مقدار در اوج بار، ۲۰۰ تومان بر کیلوواتساعت به عنوان اضافهپرداخت یا جریمه از مشترکین پرمصرف اخذ کرد و دقیقاً مبلغ حاصله را بهصورت پاداش، میان مشترکین کممصرف توزیع کرد. این سیاست سبب تنبیه پرمصرفها و تشویق کممصرفها میشود که درنهایت زمینۀ را برای مدیریت مصرف فراهم میکند. همان طور که گفته شد با این روش اقلیت جامعه مشمول افزایش قیمت میشوند و ۸۰% مردم، پاداش میگیرند. البته جزئیات این مدل بیش از اینهاست و در این مختصر نمیگنجد.
قریشی در ادامه بیان میکند: در کنار سیاست اصلاح قیمت، باید از طریق قبوض برق و سایر وسایل ارتباطی از قبیل تلویزیون، پیامک و نرمافزارهای گوشیهای هوشمند به شیوهای درست، واضح و ساده به مردم اطلاعرسانی و آموزش کافی داده شود. شیوههای آموزش فعلی در کشور، بسیار قدیمی و ناکارآمد هستند. کافی است قبوض برق خود را نگاه کنید. آیا ساعات اوج بار در آن درج شده است؟ آیا میتوانید بفهمید چقدر تشویق یا تنبیه شدهاید؟ آیا میدانید نسبت به سایر مردم، پرمصرف هستید یا کممصرف؟
در مرحلۀ بعد نیز لازم است برای بهینهسازی تجهیزات سرمایشی تسهیلات و سازوکارهای تشویقی و تنبیهی درنظر گرفته شود. این اقدام سبب میشود بهینهسازی مصرف برق، پایدار و مستمر باشد. نمونههایی از این سازوکارها نیز در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس منعکس شده است.
به گفته این پژوهشگر اصلیترین راه مقابله با بحران برق، نه افزایش نیروگاههاست و نه قطع برق صنایع است، بلکه اصلیترین عاملان بحران، مشترکین پُرمصرف خانگی هستند که باید با اصلاح تعرفه، هزینۀ رفتار نادرست خود را بپردازند. چرا باید برق همۀ مردم، به خاطر اقلیت پرمصرف قطع شود؟ آیا این عادلانه است؟
نظر شما